سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غایت دانش، عمل نیکوست [امام علی علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

*

*

*

*

*

جلسه8

11/10

جلسه9

17/10

ج 10

24/10

ج 11  1/بهمن

 

 

 

حضور غیاب

تکلیف وبلاگ

ح

ت

ح

ت

ح

ت

 

 

 

 

 

 

1

قراباغی

*

*

*

*

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

2

کاظمی

* ت

-

-

-

*

-

 

 

 

 

 

 

 

 

3

علیزاده

*

*

*

*

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

4

موذنی

-

-

*

-

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

5

کی قبادی

*

*

*

*

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

6

فتحی

*

-

*

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

7

رضی

*

*

*

*

*

*

 

 

 

 

 

 

 

 

8

مهدوی

*

-

*

-

*

-

 

 

 

 

 

 

 

 

9

ابراهیمی

*

*

*

*

-

-

 

 

 

 

 

 

 

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 93/10/30 ::: ساعت 4:21 عصر :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر

    پرتوئی از قرآن

    مراحل و روش کار پرتو:

    مقدمه

    شامل عدد آیات

    ترجمه

    ترجمه براساس کار تفسیری شان

    دربحث لغت

    -         اولا دنبال واژه متناسب ومعادل است.

    -        شیوه اش جمع اوری معانی است نه تعیین اصلی.

    -        بیشتر مفسرین بدنبال بیان معانی ولی ایشان به استعمالات توجه دارد ودرتفسیر از آن استفاده می کند.

    تفسیر

    1.      ابتدا به تفسیر تک تک آیه ها می پردازد که در آن به نکات ذیل توجه می کند:

    -        درذهنش ترکیب ها را زیر سوال برده  وبه جواب آن می پردازد.پس سوال محوری غالب است و به ترکیب ها دراین سوالات توجه دارند.

    -        علاوه بر ارائه گزاره ها به تحلیل آنها می پردازد

    -        برای فهم سوره به نیاز­های عصر خودش توجه دارد وگفتیم که اگر به دنبال نیازهایت باشی وسوالاتت را دنبال کنی وبه جنبه ی هدایتگری قرآن توجه کنی به مطالبی می رسی.

    2.      بعد از تفسیر تک تک آیه ها به نگاه کلی به سوره می پردازد که در آن ...

    o        نام های سوره با وجه تسمیه

    o        روایات (بیان آن ها و تحلیل آن ها و جواب شبهه های محتمل درباره آن‌ها)

    o        ارتباط سوره با سور قبلی (تلاش برا ی فهم ارتباط منطقی)

    o        توجه به آهنگ سوره در سوره ها ی کوچک یعنی سعی می کند هماهنگی آهنگ ومحتوی را توضیح دهد البته مجمل وسربسته است

    -        نکته کلی :

    "ایشان هم توجه به تفسیرآیه به آیه دارند والبته این درالمیزان بارزتر است ولی درهمانجا هم درباره ی همه‌ی آیات این کار نشده.

    "ویژگی خاص ایشان تحلیل است.

     

    یک نقد ایشان ایشان این است که به فضای سوره توجهی نکردند .

    نکات تفسیری و مستند آنها:

    1-   نصرالله - انتساب نصرت به حضرت باری به دلیل آن است که فتح مکه با کمک های او حاصل شد، چون اسباب و شرایط آن از او بود، از اصل رسالت و شیوه تبلیغ گرفته تا هجرت و اجتماع مومنان همه از جانب او بوده است.

    2-   آوردن فعل «رایت» دلالت بر تحقق عینى وعده خداوند دارد که رسول خدا (ص) در انتظار آن بود.

    3-      مقصود از «الناس» همان مردم جزیرة العرب بود که اگر تسلیم نمیشدند، اسلام از دیوارهاى سخت تعصب آنها بیرون نمیرفت. چنان که پس از روى آوردن آنها به دین خدا، هم اسلام خود پیش رفت و هم وسیله پیشرفت آن شدند.

    4-   افواجا،حالبراىضمیریدخلوناستواشعارداردبچگونگىاسلامآنمردمپیشازآمدننصروفتح،کهپنهانىوپراکندهبود. وپسازآن،گروهگروهوآشکارابهاسلامگرائیدند.

    5-      این امر به تسبیح و استغفار که در پى‏آمدن نصر و فتح آمده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد.

    مستند:

    چون غیر از تسبیح و حمد همیشگى آن حضرت بوده که در آیات دیگر به آن امر شده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد. چنان که پس از نزول این سوره، آن حضرت از پایان عمرش خبر میداد و کسانى چون ابن عباس نیز همین اشاره را دریافتند

    6-      وجه امر به تسبیح و استغفار و ارتباط آن با فتح:

    براى شکر این نعمت نبوده است.

    مستند:

    ابن مسعود گفته: که چون این سوره نازل شد رسول خدا «ص» بسیار میگفت:

    «سبحانک الهم اغفر لى انک انت التواب الرحیم». ام سلمه گفته: رسول خدا «ص» نمى‏ایستاد، نمى‏نشست، نمیرفت، نمى‏آمد مگر آنکه میگفت: «سبحان اللَّه و بحمده استغفر اللَّه و اتوب الیه».

    پس امر به تسبیح و استغفار که در این سوره و بعد از رسیدن نصر و فتح آمده براى شکر این نعمت نبوده. این امر پس از انجام رسالت و گسترش و پایه گرفتن آن، در واقع امر به برگشت آن حضرت بافق درخشان جلال و عظمت بوده‏

    7-      وجه امر به استغفار: 

    نگرانی پیامبر درباب رشد اسلام بعد از نزول سوره کافرون.

    مستند:

    پس از اعلام و فرمان مؤکد و قاطع سوره الکافرین که راه هر گونه تفاهم و نشاندادن روى تسامح و سازش با کافرین را بست و گویا رسول اکرم (ص) را درباره پیشرفت سریع اسلام آن چنان که مورد انتظارش بود نگران نمود (شاید امر باستغفار اشاره به همین باشد)، این سوره افق آینده و آمدن نصر و فتح را مینمایاند.

    8-      صداى حروف و حرکات آیات این سوره، باز شدن این افق و پیوستگى نصر و فتح، و امتداد حیات و ابدیت رسول خدا (ص) و دعوتش را مینمایاند.

    مستند:

    هر یک از آیات این سوره سه ایقاع «فصل کلمات» دارد: «إِذا جاءَ- نَصْرُ اللَّهِ- وَ الْفَتْحُ. وَ رَأَیْتَ النَّاسَ- یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ- أَفْواجاً. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ- وَ اسْتَغْفِرْهُ- إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً- طول هر آیه و ایقاعات آن نسبت بسابق بیشتر، و فصل آخر هر آیه بتناسب جو معانى متغیر است. فصل آخر اولین آیه، با وزن فعل «فتح» منظرى را میگذراند تا نظر وسیع دیگر «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ ...» را بنمایاند که به فصل ممتد افعالا «افواجا» منتهى میشود. آیه سوم با آهنگ دو امر انگیزنده، و امتداد آخرین ایقاع «- انه کان» و فصل «فعالا ... توابا» افق حیات ممتد و بى‏پایان را مى‏نمایاند.

    گزارش محتوای این تفسیر:

    بعد از ترجمه بعضی از نکات تفسیری که ذکر شد را به طور مفصل توضیح داده ازجمله:

    -        جریان اسلام گروهی کفار و زمینه ایمانشان.

    -        اشاره آیات به پایان زندگی پیامبر و نقل احادیث آخر عمر پیامبر و نجوای حضرت با صدیقه طاهره سلام الله علیها.

     

    -        سیر مراحل سه گانه سلوکی ( الی الله و الی الخلق و الی الله)





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 93/10/23 ::: ساعت 6:34 عصر :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر

     

     

    جلسه8

    11/10

    جلسه9

    17/10

    ج 10

    .../10

     

     

     

     

    حضور غیاب

    تکلیف وبلاگ

    ح

    ت

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    1

    قراباغی

    *

    *

    *

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    2

    کاظمی

    * ت

    -

    -

    -

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    3

    علیزاده

    *

    *

    *

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    4

    موذنی

    -

    -

    *

    -

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    5

    کی قبادی

    *

    *

    *

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    6

    فتحی

    *

    -

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    7

    رضی

    *

    *

    *

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    8

    مهدوی

    *

    -

    *

    -

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    9

    ابراهیمی

    *

    *

    *

    *

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    10

    درودی

    -

    -

    -

    -

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    11

    احسانبخش

    -

    -

    -

    -

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 93/10/23 ::: ساعت 6:27 عصر :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر

    بسم الله الرحمن الرحیم

    المیزان

    آنچه سابقا در باره روش کار المیزان گفته شد:

    مراحل و روش کار:

    1.        بیان:

    ·          گاهی نگاه کلی به سوره می کندو بیان غرض از سوره می کند ویا مرور موضوعی به آیات می کند. و گاهی جزء به جزءتوضیح می دهد.

    ·          مکی یا مدنی بودن را در نظر خودش بیان می کند.

    ·         لغت وتفسیر ونکات بلاغی که یا هم می آید وجدا نمی شود.

    ·         در ترجمه لغات کار لغوی نمی کند به این معنا که از استعمالات عرب معنا را کشف کند.بلکه نقل از کتاب لغت می کند.معمولا روش ایشان نقل است . غالبا از مفردات راغب وگاهی از صحاح نقل می کند. در بین راه گاهی مصادیق را هم ذکر می کند.

     

    2.       بحث روائی:

    ·         روایات را به صورت انتخابی به تناسب نکات شأن نزول ،تفسیر و توضیح آیات را ذکر می کنند

    ·         سعی می کنند که هم عامه وهم خاصه را در نقل روایت مورد نظر قرار دهد

    ·         از حیث موضوعی گزیده ای از روایات را ذکر می کند

     

    روش تفسیری:

    المیزان از حیث روش به دنبال رفع ابهام از ذهن مخاطب است که با لغت وتفسیر واستفاده از آیات دیگر این کار را انجام می دهد.

    بالاتر از این اگر برای مخاطب شبهه یا سوالی مطرح شود ، بر طرف میکنند

     

    در سوره نصر :

    مرحوم علامه  چهار مرحله را طی می کنند:

    1.       بیان :

    به چهار سوال پاسخ می دهد:

    1.       مراد از فتح چیست؟

    2.       مراد از دین و افواجا چیست؟

    3.       وجه امر به تسبیح و استغفار چیست:

    a.        وظیفه پیامبر بعد از این نعمت بزرگ

    b.       وظیفه دائمی عبد در برابر خدا .که بعد از فتح مکه و فراغت ، باید انجام بگیرد

    4.       جایگاه انه کان توابا

    بحث روائی:

    1.       به نقل از مجمع ، جریان گریه عباس را بیان می کند و همچنین روایات دیگری هم نقل می کند و جریان فتح مکه را بر اساس روایات نقل می نماید.

     

    پرتوی از قرآن :

    آنچه از این تفسیر سابقا گذست:


    روش و مراحل کار

    1.        مشخصات(مکی مدنی بودن ،تعداد آیات )

    2.        ترجمه

    3.        شرح لغات- کار لغوی نمی کند بلکه از لغت نامه ها می آورد. 

    در بخش لغات، معادل یابی دارند که برای تفاسیر غیر عربی لازم است واین ویژگی با دقتهایی همراه است.این معادل یابی در بخش ترجمه بیش تر دیده می شود

    ایشان از جمله مفسرینی هستند که در باب لغات به جمع آوری معانی بسنده می کنند ولی تفکیکی بین معنا وملازمه آن ندارد. در عین حال توجه به استعمالات دارند.

    4.        تفسیر- هم رفع ابهام دارد و هم اشاره به استعمال الفاظ و تجزیه وترکیب می کند.

    5.        جمع بندی آیات و روابط اهنگی و اوزانی وارتباط الفظ.و اشاره مفصلی به ارتباط این سوره با سوره قبل می کند.

    اینکه ایشان به تراکیب کلامی اشاره می کند و از دل آنها معانی و مقصود متکلم را به دست می آورد نشان­گر اینست که سوالهایی از کلام ایجاد کرده است وسوال محور جلو رفته است.

    ویژگی مهم دیگر این تفسیر تحلیل کردن مضامین و تحلیل کردن شأن نزول است . همچنین شرائط زمان نزول را به خوبی تبیین می کند و از اینجا توجه به نیاز و مشکل ما می کند.بنابر این سوال محوری در کلام ایشان غالب است.

    6.       کار ویژه دیگر ایشان توجه به آهنگ سوره مخصوصا سوره های کوچک است. یعنی فراز وفرود های واژه هارا مورد توجه قرار می دهند و از آن برای فهم معنا استفاده می کندرابطه آهنگ با معنا و رابطه آهنگ با روان مخاطب را کشف می کنند

    7.       ذکر کلمات خاص سوره می نماید.

    آنچه در این سوره انجام می دهند:

    1 .  مدنی بودن و تعداد آیات

    2 . ترجمه

    - در این بخش ضمن بیان ترکیب و تجزیه ، اشاره به وجه اعراب ها می کند

    - به سوالاتی هم پاسخ می دهند . مراد از الناس چیست؟ وجه لزوم تسبیح و استغفار؟

    - مراحل کار پیامبران و وجه برتری آنها از ملائکه و سه مرحله ای بودن زندگی انبیا

    - رابطه سوره کافرون و سوره نصر

    - از آهنگ و وزن کلمات برای نشان دادن فضای سوره استفاده می کند

    - تنها فعلی که بر وزن و هیأت خاص در این سوره آمده بیان می کند.

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 93/10/17 ::: ساعت 2:1 عصر :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر

    پرتویی ازقرآن

    -1مشخصات سوره(مکی ومدنی بودن  وتعدادآیات بدون شمارش بسم الله)

      مدنى و سه آیه

    -2ترجمه آیات

    -3شرح لغات(دراین مرحله برای لغات معادل میآورد وکاری نداردمصداق است یامعنا یالازم معنا )

    -4تفسیر(جنبه تفسیری ایشان سوال محور وکارتحلیلی میکندوخیلی به اقوال توجه ندارد،دقت به ترکیب ارتباط آیات دارد"به آهنگ سورهای کوچک وفرازوفرودآنهابرای برای فهم معنا توجه دارد")

    إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ: اذا ...، ظرف شرط و خبر از آینده محقق است و دلالت بر وقوع حتمى و رسیدن نصر و فتح در زمان و شرائط خاص دارد. آن چنان که هر حادثه و پدیده اجتماعى یا طبیعى پس از فراهم شدن اسباب و علل و شرائط مربوط بآن و در زمان خاص خود رخ مینماید. و چون اسباب و شرائط این نصر با فرمان و هدایت خداوند بود به اسم جامع او اضافه شده: «نصر اللَّه» زیرا اصل رسالت و چگونگى ابلاغ آن و هدایت مردم و تربیت مردان مؤمن و مجاهد و تمرکز مسلمانان در مدینه، همه با هدایت وحى بود. تا پس از آن کوششها و شکستها و پیروزیها در سال هشتم مکه فتح           

     شد. و سرآغاز دیگر فتوحات گردید. پیش از آن قبائل عرب چشم بشهر مکه داشتند که سرزمین حرم و محل خانه خدا و نصب بتهاى بزرگ و مرکز سروران عرب و خویشان آن حضرت بود. اندیشه قبائل عرب این بود که این شهر چون بروى سپاهیان ابرهه گشوده نشد، اگر بروى مسلمانان گشوده شد معلوم میشود که پروردگار کعبه آنها را یارى میدهد و همین که مکه فتح شد و بتها از میان رفتند و قریش تسلیم گردید، طوائف دور و نزدیک عرب گروه گروه به اسلام روى آوردند و بیش از دو سال نگذشته بود که اسلام سراسر جزیرة العرب را گرفت.

    وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً: قید فعل رأیت، دلالت بر تحقق عینى وعده خداوند دارد که رسول خدا (ص) در انتظار آن بود. یدخلون ... جمله حالیه براى الناس است. اگر رأیت بمعناى «علمت» باشد، یدخلون، مفعول دوم آنست.

    مقصود از الناس همان مردم جزیرة العرب بود که اگر تسلیم نمیشدند، اسلام از دیوارهاى سخت تعصب آنها بیرون نمیرفت. چنان که پس از روى آوردن آنها به دین خدا، هم اسلام خود پیش رفت و هم وسیله پیشرفت آن شدند. افواجا، حال براى ضمیر یدخلون است و اشعار دارد بچگونگى اسلام آن مردم پیش از آمدن نصر و فتح، که پنهانى و پراکنده بود. و پس از آن، گروه گروه و آشکارا به اسلام گرائیدند و به حاکمیت توحید                 

    و احکام آن گردن نهادند. و از حاکمیت بتها و تقالید و اندیشه‏هاى جاهلیت آزاد شدند و زمینه براى تفکر آزاد فراهم شد، تا شاید با گذشت زمان قلوب یک یک آنان را پرتو ایمان فراگیرد و یکسر دگرگونشان سازد

    فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً: فسبح ... جواب اذا جاء، است. بحمد ربک، حال براى ضمیر فسبح یا خود بمعناى حال میباشد: «فسبح متلبسا، مستشعرا، بحمد ربک، یا- حامدا»- مانند «اخرج بسلاحک متسلحا»: تسبیح نما در حالى که خود مستشعر یا متلبس یا در حال حمد پروردگارت باشى. یعنى در حال شعور به نعمت و جمال و سپاس پروردگارت او را تسبیح نما.

    این امر به تسبیح و استغفار که در پى‏آمدن نصر و فتح آمده، چون غیر از تسبیح و حمد همیشگى آن حضرت بوده که در آیات دیگر به آن امر شده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد. چنان که پس از نزول این سوره، آن حضرت از پایان عمرش خبر میداد(نقل روایات)

    پس امر به تسبیح و استغفار که در این سوره و بعد از رسیدن نصر و فتح آمده براى شکر این نعمت نبوده. این امر پس از انجام رسالت و گسترش و پایه گرفتن آن، در واقع امر به برگشت آن حضرت به افق درخشان جلال و عظمت بوده، همان افق اعلایى که پیش از امر بقیام و دعوت، منجذب بآن و مستغرق در آن بود و اگر سائق وحى و فرمان رسالت نبود نمیخواست آنى از آن منصرف شود. آن اوامر پى در پى و توجه بمسؤولیت بود که آن حضرت را بسوى خلق و قیام برسالت راند. و اگر این                       

     اوامر نبود، بسائق روحى و انجذاب اولى خود همى خواست که بهمان عالم نورى که در خلوت گزینى غار حراء داشت برگردد و پیوسته در تسبیح و حمد و هماهنگ با ملاء اعلى باشد: «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ».

    پیمبران و مردان الهى نخست بمقام شایسته و افق عالى و اعلى و مراتب تجلى میرسند، سپس باید بسوى خلق برگردند تا چشمهاى بتاریکى انس گرفته آنها را باز کنند و بندهاى آنها را بگشایند. آنها در این رسالت دچار رنج روحى خود و ناسازگارى بندیان چشم بتاریکى گشوده میشوند. زیرا مأمورند تا به درون دخمه‏هاى تاریک طبیعت و خلال نفوس خلق سرکشى کنند و نور خیره کننده‏اى که با خود آورده‏اند در میان آنها برافروزند و خفتگان را بیدار نمایند. قهرا این خفتگان بتاریکى انس گرفته هراسناک میشوند و با آنها مى‏ستیزند.

    همین انصراف از عالم نور و جلال و تنزل و دمسازى با خلق، گناه آنها و همین نیز طریق تکامل و حرکت از خلق آنها میباشد و با این نزول و صعود از فرشتگان که جایگاه ثابت و معلومى دارند برتر میگردند. آنها پس از آنکه بندهایى را باز و بندیانى را آزاد کردند و راه خروج از دخمه‏ها را گشودند، به خود و موطن اولى خود باز میگردند «1» و به تسبیح و حمد پروردگار مى‏پردازند و از گرد گناهى که در فرود آمدن بسوى خلق و اندک غفلتها، بر چهره روح تابناکشان مى‏نشیند خود را میزدایند: إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ ... إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً.

    کان، دلالت بلزوم صفت توبه پذیرى پروردگار، دارد و صفت مبالغه تواب بجاى غفار، آمادگى بسیار پروردگار را میرساند براى پذیرش توبه و جذب تائب.

    از مجموع آیات و اشارات این سوره چنین برمى‏آید که سراسر حیات رسول خدا «ص» و مراحل آن مورد نظر خاص خداوند بوده و در هر مرحله وظیفه‏اى داشته که با انجام آن و قیام برسالت و هدایت، زندگیش پایان یافته. مراحل زندگى روحى آن حضرت، پس از چهل سالگى به سه دوره تنظیم یافته و مشخص شده: نخست دوره انعزال و تفکر

    و تقرب و آمادگى براى تجلى وحى. دوم دوره قیام برسالت و هدایت خلق و سوم تسبیح و استغفار و آمادگى براى بازگشت بسوى پروردگار

    هر انسان عالیقدر و بلند اندیشى که خود را از حکم غرائز و شهوات حیوانى برتر داند و در برابر خالق و خلق احساس بمسؤولیت داشته باشد و از روش آن رسول گرامى پیروى نماید، باید مراحل زندگى خود را بهمان ترتیب تنظیم نماید: نخست خرد خود را براى دریافت مبادى و غایات زندگى و مسئولیتهایى که بعهده دارد بکار برد. همین که این اصول را دریافت، در حد تشخیص و توان و محیط مسئولیت خود در انجام رسالتى که دارد قیام نماید تا راه خیرى را براى خلق باز نماید و مردمى را به آنچه باید و نباید آشنا کند و ذهنهایى را روشن گرداند و ستمگرى را از ستم بازدارد و بندى از بندگان بگشاید. بعد از انجام اینگونه فرائض عمومى است که دوره برکنارى و تقاعدش میرسد و باید یکسر روى بخدا آرد و به تسبیح و استغفار پردازد و چشم امید به محصول کوشش و کارش داشته، و در انتظار دعوت پروردگارش باشد.

    با این تنظیم و ترتیب هر انسانى میتواند از سرمایه عمرش بهره بردارد و رسالتى را انجام دهد. انسان براى همین به دنیا مى‏آید و از آن رخت برمى‏بندد.

    پس از اعلام و فرمان مؤکد و قاطع سوره الکافرین که راه هر گونه تفاهم و نشاندادن روى تسامح و سازش با کافرین را بست و گویا رسول اکرم (ص) را درباره پیشرفت سریع اسلام آن چنان که مورد انتظارش بود نگران نمود (شاید امر باستغفار اشاره به همین باشد)، این سوره افق آینده و آمدن نصر و فتح را مینمایاند.

    صداى حروف و حرکات آیات این سوره، باز شدن این افق و پیوستگى نصر و فتح، و امتداد حیات و ابدیت رسول خدا (ص) و دعوتش را مینمایاند.

    هر یک از آیات این سوره سه ایقاع «فصل کلمات» دارد: «إِذا جاءَ- نَصْرُ اللَّهِ- وَ الْفَتْحُ. وَ رَأَیْتَ النَّاسَ- یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ- أَفْواجاً. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ- وَ اسْتَغْفِرْهُ- إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً- طول هر آیه و ایقاعات آن نسبت بسابق بیشتر، و فصل آخر هر آیه بتناسب جو معانى متغیر است. فصل آخر اولین آیه، با وزن فعل «فتح» منظرى را میگذراند تا نظر وسیع دیگر «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ ...» را بنمایاند که به فصل ممتد افعالا «افواجا» منتهى میشود. آیه سوم با آهنگ دو امر انگیزنده، و امتداد آخرین ایقاع «- انه کان» و فصل «فعالا ... توابا» افق حیات ممتد و بى‏پایان را مى‏نمایاند.

    وزن و هیئت فعلى خاصى که در این سوره آمده: و استغفره، است

    تفسیر المیزان

    -1مشخصات سوره(درمکه ومدنی بودن سوره به روایات شان نزول ومحتوای سوره توجه دارد):

    سوره نصر مدنى است و سه آیه دارد

    -2بیان(هدف و نگاه کلی سوره رابیان میکند،به صورت ترتیبی دراینجا اول لغت وسپس تفسیرواعراب وبلاغت رابررسی میکند):

    در این سوره خداى تعالى رسول گرامیش را وعده فتح و یارى مى‏دهد، و خبر مى‏دهد که به زودى آن جناب مشاهده مى‏کند که مردم گروه گروه داخل اسلام مى‏شوند، و دستورش مى‏دهد که به شکرانه این یارى و فتح خدایى، خدا را تسبیح کند و حمد گوید و استغفار نماید. و این سوره بنا به استظهارى که خواهیم کرد در مدینه بعد از صلح حدیبیه و قبل از فتح مکه نازل شده.                       

     

    " إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ" کلمه" اذا" ظهور در استقبال (آینده) دارد، و این ظهور اقتضا دارد که مضمون آیه شریفه خبرى باشد از امرى که هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى‏دهد، و چون آن امر یارى و فتح است، در نتیجه سوره مورد بحث از مژده‏هایى است که خداى تعالى به پیامبر داده، و نیز از ملاحم و خبرهاى غیبى قرآن کریم است.

    وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً راغب در مفردات مى‏گوید کلمه" فوج" به معناى جماعتى است که به سرعت عبور کنند، و جمع این کلمه" افواج" مى‏آید  و بنا به گفته وى معناى" داخل شدن مردم در دین خدا افواجا" این است که جماعتى بعد از جماعتى دیگر به اسلام در آیند، و مراد از" دین اللَّه" همان اسلام است، چون خداى تعالى به حکم آیه" إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ"  غیر اسلام را دین نمى‏داند.

    فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً از آنجایى که این نصرت و فتح اذلال خداى تعالى نسبت به شرک، و اعزاز توحید است، و به عبارتى دیگر این نصرت و فتح ابطال باطل و احقاق حق بود، مناسب بود که از جهت اول سخن از تسبیح و تنزیه خداى تعالى برود، و از جهت دوم- که نعمت بزرگى است- سخن از حمد و ثناى او برود، و به همین جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با حمد تسبیح گوید.

    البته در این میان وجه دیگرى براى توجیه و مناسبت این دستور هست، و آن این است که حق خداى عز و جل که رب عالم است، بر بنده‏اش این است که او را با صفات کمالش ذکر کند و همواره بیاد نقص و حاجت خود بیفتد، و چون فتح مکه باعث شد رسول خدا (ص) از گرفتاریهایى که در از بین بردن باطل و قطع ریشه فساد داشت فراغتى حاصل کند، دستورش داد که از این به بعد که فراغتت بیشتر است، به یاد جلال خدا- که تسبیح او است- و جمالش- که حمد او است و نقص و حاجت خودش، که استغفار است- بپردازد، و معناى استغفار در مثل رسول خدا (ص) که آمرزیده هست، درخواست ادامه مغفرت است، چون احتیاج به مغفرت از نظر بقاء عینا مثل احتیاج به حدوث مغفرت است، و این استغفار از ناحیه آن جناب تکمیل شکرگزارى است

    إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً این جمله دستور به استغفار را تعلیل مى‏کند، و در عین حال تشویق و تاکید هم هست

    -3بحث روایی(متناسب باتفسیروشان نزول وتوضیح آیات روایاتی ازشیعه وعامه می آورد):

    تقریبا مباحث تفسیرمجمع البیان راآورده است.

    -4بحث موضوعی(درهرسوره ای متناسب باهمان سوره مباحث علمی وفلسفی وتاریخی و.. رامطرح میکند):

     

    دراینجابه نقل ازتفسیرمجمع البیان داستان فتح مکه رامفصل بیان میکند.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 93/10/17 ::: ساعت 1:38 صبح :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر

    المیزان

    مراحل و روش کار المیزان:

    المیزان مباحثش را در دو بخش مطرح می­کند:

    بیان

    -         به ارتباط سوره ها با هم نمیپردازد بر خلاف مجمع.

    -         نگاه کلی سوره را می گوید.

    -        بر خلاف مجمع لغت و معنی را با هم آورده و در بیان هر دو را ذکر کرده است و چون مجبور است لغت را جوری معنی کند که با کلام و جمله هماهنگ باشد، دقیقتر است.

    -        در شرح لغات بر خلاف مجمع از کتب لغت استفاده کرده و رجوع به متخصص دارد.

    ریشه اصلی لغت را بیان می کند. و آن را معنی می کند و بعد مشتق را.

    بحث روائی

    -        چیزی که به عناون شأن نزول مطرح میشود را در ضمن بحث روایی می­آورند

    -         همچنین روایات فضیلت را هم در بحث روائی مطرح می­کنند.

    -        در بعضی سور احادیثی پیرامون اصل وجود سوره آورده شده که آیا جزو قرآن بوده یا خیر.

    -        معمولا احادیث آخر نیز درمورد محتویات سوره می­باشد.

    -        در المنثور، مجمع البیان و تفسیر قمی، سه کتابی است که ایشان در بحث روایی از آنها استفاده می‌کنند.

    نکات تفسیری و ومستند آنها:

    1.      مقصود از نصرت خدا و ورود افواج مردم به دین، فتح مکه است و آیه وعده به آن است همچنانی که اذا شرطیه مربوط به استقبال است؛ و این که مصداق فتح را صلح حدیبیه بدانیم که در لسان قرآن به فتح تعبیر شده و نیز اینکه پیروزی های دیگر پیامبرص در جنگ ها مقصود سوره باشد احتمال مردودی است.

    مستند← به قرینه آیه دوم که ورود افواج مردم به دین است و در این موارد چنین چیزی رخ نداده است.

    2.      مراد از دخول ناس در دین خدا به صورت افواجا این است که جماعةً بعد جماعةً وارد دین خدا شدند

    مستند←چون فوج در لغت بمعنای جماعة المارّة المسرعه است.

    3.       مراد از دین اسلام است.

    مستند← ان الدین عند الله الاسلام – البته واضح است و دلیل نمیخواهد.

    4.      ارتباط نتیجه با شرط و به عبارت دیگر ارتباط امر به تسبیح و تنزی و امر به تحمید و ستایش و نیز امر به استغفار چیست؟

    ایشان دو احتمال برای تسبیح و تحمید و یک احتمال برای استغفار مطرح می­نمایند:

    -        وجهی برای 2نتیجه اول:

    فتح مکه و ورود مردم به دین باعث ذلت شرک و عزت توحید است و اولی با تنزیه خدا و دومی با حمد و ستایش او سازگار است.

    -        وجهی برای 3 نتیجه:

    خدا عزوجل برگردن بندگانش دو حق دارد: یکی اینکه او را با صفات کمالش ذکر کنند و دیگر این که خود را با نقص و نیازش به او به حساب بیاورد؛ و چون بعد از فتح مکه و گویا فراغتی که برای پیامبر بعد از تلاش­هایش در راه مبارزه با باطل پیش می­آید، امر شده به ذکر صفات جلال و تسبیح و به ذکرصفات جمال و تحمید و به ذکر نقص و نیازش به خدا که طلب مغفرت است.

    گزارش محتوای این سوره:

    بعد از قسمت بیان که به 4 نکته تفسیری اشاره داشتند، در بخش بحث روایی روایاتی از مجمع البیان نقل می­کنند.

     

    پرتوئی از قرآن

    مراحل و روش کار پرتو:

    مقدمه

    شامل عدد آیات

    ترجمه

    ترجمه براساس کار تفسیری شان

    دربحث لغت

    -        اولا دنبال واژه متناسب ومعادل است.

    -        جمع اوری نه تعیین اصلی

    -        بیشتر مفسرین بدنبال بیان معانی ولی ایشان به استعمالات توجه دارد ودرتفسیر از آن استفاده می کند

    تفسیر

    1.      ابتدا به تفسیر تک تک آیه ها می پردازد که در آن به نکات ذیل توجه می کند:

    -        درذهنش ترکیب ها را زیر سوال برده  وبه جواب آن می پردازد.پس سوال محوری غالب است و به ترکیب ها دراین سوالات توجه دارند.

    -        علاوه بر ارائه گزاره ها به تحلیل آنها می پردازد

    -        برای فهم سوره به نیاز­های عصر خودش توجه دارد وگفتیم که اگر به دنبال نیازهایت باشی وسوالاتت را دنبال کنی وبه جنبه ی هدایتگری قرآن توجه کنی به مطالبی می رسی.

    2.      بعد از تفسیر تک تک آیه ها به نگاه کلی به سوره می پردازد که در آن ...

    o        نام های سوره با وجه تسمیه

    o        روایات (بیان آن ها و تحلیل آن ها و جواب شبهه های محتمل درباره آن‌ها)

    o        ارتباط سوره با سور قبلی (تلاش برا ی فهم ارتباط منطقی)

    o        توجه به آهنگ سوره در سوره ها ی کوچک یعنی سعی می کند هماهنگی آهنگ ومحتوی را توضیح دهد البته مجمل وسربسته است

    -        نکته کلی :

    "ایشان هم توجه به تفسیرآیه به آیه دارند والبته این درالمیزان بارزتر است ولی درهمانجا هم درباره ی همه‌ی آیات این کار نشده.

    "ویژگی خاص ایشان تحلیل است.

     

    یک نقد ایشان ایشان این است که به فضای سوره توجهی نکردند .

    نکات تفسیری و مستند آنها:

    1-    نصرالله - انتساب نصرت به حضرت باری به دلیل آن است که فتح مکه با کمک های او حاصل شد، چون اسباب و شرایط آن از او بود، از اصل رسالت و شیوه تبلیغ گرفته تا هجرت و اجتماع مومنان همه از جانب او بوده است.

    2-    آوردن فعل «رایت» دلالت بر تحقق عینى وعده خداوند دارد که رسول خدا (ص) در انتظار آن بود.

    3-       مقصود از «الناس» همان مردم جزیرة العرب بود که اگر تسلیم نمیشدند، اسلام از دیوارهاى سخت تعصب آنها بیرون نمیرفت. چنان که پس از روى آوردن آنها به دین خدا، هم اسلام خود پیش رفت و هم وسیله پیشرفت آن شدند.

    4-   افواجا،حالبراىضمیریدخلوناستواشعارداردبچگونگىاسلامآنمردمپیشازآمدننصروفتح،کهپنهانىوپراکندهبود. وپسازآن،گروهگروهوآشکارابهاسلامگرائیدند.

    5-      این امر به تسبیح و استغفار که در پى‏آمدن نصر و فتح آمده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد.

    مستند:

    چون غیر از تسبیح و حمد همیشگى آن حضرت بوده که در آیات دیگر به آن امر شده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد. چنان که پس از نزول این سوره، آن حضرت از پایان عمرش خبر میداد و کسانى چون ابن عباس نیز همین اشاره را دریافتند

    6-      وجه امر به تسبیح و استغفار و ارتباط آن با فتح:

    براى شکر این نعمت نبوده است.

    مستند:

    ابن مسعود گفته: که چون این سوره نازل شد رسول خدا «ص» بسیار میگفت:

    «سبحانک الهم اغفر لى انک انت التواب الرحیم». ام سلمه گفته: رسول خدا «ص» نمى‏ایستاد، نمى‏نشست، نمیرفت، نمى‏آمد مگر آنکه میگفت: «سبحان اللَّه و بحمده استغفر اللَّه و اتوب الیه».

    پس امر به تسبیح و استغفار که در این سوره و بعد از رسیدن نصر و فتح آمده براى شکر این نعمت نبوده. این امر پس از انجام رسالت و گسترش و پایه گرفتن آن، در واقع امر به برگشت آن حضرت بافق درخشان جلال و عظمت بوده‏

    7-      وجه امر به استغفار: 

    نگرانی پیامبر درباب رشد اسلام بعد از نزول سوره کافرون.

    مستند:

    پس از اعلام و فرمان مؤکد و قاطع سوره الکافرین که راه هر گونه تفاهم و نشاندادن روى تسامح و سازش با کافرین را بست و گویا رسول اکرم (ص) را درباره پیشرفت سریع اسلام آن چنان که مورد انتظارش بود نگران نمود (شاید امر باستغفار اشاره به همین باشد)، این سوره افق آینده و آمدن نصر و فتح را مینمایاند.

    8-      صداى حروف و حرکات آیات این سوره، باز شدن این افق و پیوستگى نصر و فتح، و امتداد حیات و ابدیت رسول خدا (ص) و دعوتش را مینمایاند.

    مستند:

    هر یک از آیات این سوره سه ایقاع «فصل کلمات» دارد: «إِذا جاءَ- نَصْرُ اللَّهِ- وَ الْفَتْحُ. وَ رَأَیْتَ النَّاسَ- یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ- أَفْواجاً. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ- وَ اسْتَغْفِرْهُ- إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً- طول هر آیه و ایقاعات آن نسبت بسابق بیشتر، و فصل آخر هر آیه بتناسب جو معانى متغیر است. فصل آخر اولین آیه، با وزن فعل «فتح» منظرى را میگذراند تا نظر وسیع دیگر «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ ...» را بنمایاند که به فصل ممتد افعالا «افواجا» منتهى میشود. آیه سوم با آهنگ دو امر انگیزنده، و امتداد آخرین ایقاع «- انه کان» و فصل «فعالا ... توابا» افق حیات ممتد و بى‏پایان را مى‏نمایاند.

    گزارش محتوای این تفسیر:

    بعد از ترجمه بعضی از نکات تفسیری که ذکر شد را به طور مفصل توضیح داده ازجمله:

    -        جریان اسلام گروهی کفار و زمینه ایمانشان.

    -        اشاره آیات به پایان زندگی پیامبر و نقل احادیث آخر عمر پیامبر و نجوای حضرت با صدیقه طاهره سلام الله علیها.

     

    -        سیر مراحل سه گانه سلوکی ( الی الله و الی الخلق و الی الله)



    - انا فتحنا لک فتحا مبینا لیغفر ... و ینصرک الله نصرا عزیزا (فتح 3)

    - راغب اصفهانی ؛ مفردات.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 93/10/16 ::: ساعت 6:13 عصر :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4      >