سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به حقّ برایتان می گویم : حکیم از نادان عبرت می گیرد و نادان از هوای خود . [عیسی علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

نوشته اقای براهنی

کلید سوره ،کوثر بود وکوثر درلغت بمعنای خیرکثیر.خیرکثیر غیراز نعمت کثیر یا نعمتهای کثیر بود که نعمتهایی همچون مال وفرزند زیاد به کافران هم داده شده درحالیکه خیری برای انان نداشت و ایات موید این مطلب مورد بحث قرار گرفتند.بنابراین خیر وشر را وابسته به موقعیتها ندانستیم ونیز کمی یا زیادی امکانات را دران موثرندیدیم که حضرت سلیمان در اوج امکانات همراه با خیر بود وحضرت ایوب دراوج سختیها و بلاها با خیرهمراه .پس نتیجه این شد که خیر یا شر درهستی بصورت مطلق وجود ندارد و به نوع رابطه ها وموضع گیریها برمیگردد.رابطه هایی که درهرموقعیتی ولو سخت و طاقت فرسا وبا کمترین امکانات میتواند بیشترین بهترین بهره ها را نصیب کند و دراوج نعمتها و بیشترین امکانات میتواند قارونها را همراه نعمتهایشان به زمین فرو برد.پس برای روشن کردن خیرکثیر باید به سراغ موضع گیریها رفت تا با روشن شدن نوع موضع گیری درهرموقعیت ،خیر وشر مربوط به ان موقعیت معلوم شود ونیز معلوم گردد که چگونه میتوان خیری را ساخت که فزاینده و مستمرباشد تا کثیر و نهایتا کوثر باشد.

درهرموقعیت انسان دو نوع موضع گیری میتواند داشته باشد .این موضع گیری یا موضع حق است  یعنی موضعی است که سبب بهره مندی میشود ویا باطل است که نیتجه ان ازدست دادن موقعیتها وفرصتهاست که بعد ازحق چیزی غیر از ضلالت و ازدست دادن نیست :فما ذا بعد الحق الاالضلال.پس باید درهر موقعیتی حق را بشناسیم تا ازگمراهی درامان بمانیم و بهره های خود را زیاد کنیم.

اما راه شناخت موضع حق چیست وچگونه میتوان درموقعیتهای متفاوت راه را پیدا کرد وبه بیراهه و ازدست رفتن مبتلا نگشت .هرشناختی نیازمند علم واگاهی است وشناخت حق علم واگاهی روشن وقطعی را میطلبد ونمیتوان براساس ظن وگمانها راه رفت و درپی حق بود: وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً.دراینجا نیازمند بینه ودلایل اشکارو روشنی هستیم تا بتوانیم راهها را از بیراهه ها تشخیص دهیم وگرفتار نشویم،پس باید به ایه ها ونشانه ها خوب توجه کنیم ،علامتهای روشن واشکاری که در خودمان و نیز جهان هستی قرار داده شده : سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق.این شناخت واگاهی درمرحله اول نیازمند دلیل اشکار و روشن است و بعد ازمعلوم شدن و تبیین نیازمند پذیرش وتسلیم است تا نفع وخیروبهره مندی را نصیب انسان کند:قُلْ یاأَیُّهَاالنَّاسُقَدْجاءَکُمُالْحَقُّمِنْرَبِّکُمْفَمَنِاهْتَدى‏فَإِنَّمایَهْتَدِیلِنَفْسِهِوَمَنْضَلَّفَإِنَّمایَضِلُّعَلَیْهاوَماأَنَاعَلَیْکُمْبِوَکِیلٍ.

این اگاهی وعلم درمراحلی با ایات ونشانه ها حاصل میشود وبرای انسان بینشی را میاورد تا بتواند مرزهای دقیق بین حق وباطل را تشخیص داده وبا قدم گذاشتن درمسیر حق بهره های خود را از موقعیتها بردارد .اما گاهی شناخت سخت میشود ومسیر دارای ابهام وپیچیدگی .دراینجا قران یک وسیله نجات بخش دیگر را معرفی میکند که همان فرقان است که برای کسانیکه به او ایمان اورده باشند و قوانین او را درعمل پیاده کنند مرزهای مبهم ونامعلوم را روشن و از بهره های عظیم خود سرشار میکند‏:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم‏

پس شناخت حق در مرحله اول نیازمند یک علم واگاهی وسیع وهمه جانبه است علم به موضوع ،شرایط واحکام درموقعیتهای متفاوت و درمرحله ای بالاتر نیازمند یک عنصراساسی دیگراست وان رعایت حد ومرزهای موجود در هستی که هستی دارای نظام و حد و مرز است :هو الذی خلق السماوات والارض بالحق و هرگونه حرکت بر خلاف این حدها فساد وتباهی را به بار میاورد: وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ

با این شناخت واگاهی به قدرهای واندازه های موجود درهستی  میتوان مواضع هماهنگ با انرا بدست اورد و با رعایت حدها ومرزها بیشترین بهره ها را برای خود به ارمغان اورد که انچه با هستی وقوانین ان هماهنگ باشد به سرانجام خواهد رسید ودوام خواهد داشت وحرکت بر خلاف جریان هستی محو و نابودی را بدنبال:

أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال‏

قل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.

این جریان حق وباطل وهماهنگی و ناهمگونی با هستی است که خیروشر را چه درروابط فردیمان وچه درسطح جامعه وتاریخ شکل خواهد داد وانسانها واقوام را بهره مند میکند و جریان ساز ومستمر ویا انها را درنطفه خفه میکند و به  عذاب خوارکننده دردینا وخوارکننده تر دراخرت مبتلا.

الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ (1) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (2) ذلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُم‏

 

فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ (15) فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِسات‏

 

 

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: شنبه 95/12/21 ::: ساعت 2:24 عصر :::   توسط علی کاظمی 
    نظرات شما: نظر