سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به خدا سوگند، آن که دنیا را دوست دارد و باجز ما دوستی می کند، خدا را دوست ندارد . هرکه حقّ ما رابشناسد و ما را دوست بدارد، در حقیقت، خداوند ـ تبارک وتعالی ـ را دوست داشته است . [.امام صادق علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

فتح:

·         گشایشِ درهاى بسته، در گرو کلیدهاست.کلیدهایى که شاید یافتنى نباشند ولى ساختنى هستند، نمى‏توان براى یافتنش چراغ به دست گرفت، ولى مى‏توان براى ساختنش از مهره‏هاى آماده بهره برداشت.

·        اولین رسالت آدم، بیرون آمدن از دیوارها و شکستن محدوده‏هاست.

·        این فتح پس از تحمل و طلب و اقدام و نصر، به تو دست مى‏دهد. و کلید این فتح و جریان طبیعى فتح همین‏هاست:

o       با تولد تو، با تولد فکر تو، رنج‏ها شروع مى‏شود.

o       با تحمل رنج‏ها آماده مى‏شوى و یا روى مى‏تابى.

o       با آمادگى به طلب برمى‏خیزى که کارى کنى.

o       و با اقدام به نصر مى‏رسى.

o       و با نصر خدا به فتح و گشایش.

·        این فتح هدف‏هایى برای شخص رسول دارد:

o       «لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَاخَّرَ».

o       «وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ».

o       «وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقیماً».

o       «وَ یَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزیزاً».

·        آیه‏ها از هدف‏هایى سخن مى‏گویند که در مؤمنین شکل مى‏گیرند: «هُوَ الَّذى انْزَلَ السَّکینَةَ فى‏ قُلُوبِ الْمُؤمِنینَ»:

o       غفران، اتمام نعمت‏ها، هدایت به صراط، نصر عزیز، ازدیاد ایمان و دخول بهشت و جبران سیئات و عذاب منافق‏ها، به دنبال فتح فرا مى‏رسند.

·        شروع فتح از لحظه‏اى است که دشمن دیروز که تحمل حضور و وجود تو را نداشت، مجبور بشود که تو را بپذیرد و با تو پیمان ببندد.

هجوم فوج ها:

·        فوج‏هایى هستند که در دین داخل مى‏شوند. آن هم نه تنها، که گروهى. و همین‏ها هستند که مسأله هستند و مسأله ساز هستند.

·        اصل این است که دین در وجود انسان بنشیند و در دل انسان داخل شود و او را پر کند.

·        مى‏بینیم کسانى هستند که از دین مدخل مى‏سازند و در دین خانه مى‏گیرند و در دین دکان باز مى‏کنند. در اینها دین راه نیافته، اینها در دین راه یافته‏اند.

·        و براى این‏که مسلط باشند تنها نیامده‏اند که هضم شوند، فوج فوج آمده‏اند که هضم کنند.

·        در مرحله پیش از فتح و نصر، بیشتر کسانى مى‏آیند که آماده‏ى رنج‏اند و پذیراى بلاى بیشتر. کسانى هستند که دین در آنها راه یافته و دین آنها را راه انداخته است.

·        پس از نصر و فتح، هجوم گروه‏هایى سر مى‏گیرد که در دین راه مى‏یابند و از دین براى خود مدخلى و دروازه‏اى و پناهگاه و جایگاهى مى‏سازند. پس از فتح، نوبت گروه‏بازى و بازیگرى است.

·        در جامعه‏ى باز و آزاد، آن‏جا که نمى‏توان در جلو گروه‏ها و فوج‏ها ایستاد، مى‏توان از داخل شروع کرد و مى‏توان در دل همین فوج‏ها رویید و جاى پا محکم کرد و مى‏توان همین‏گونه فوج‏ها را یک‏دست کرد و گروه‏ها را از داخل رهبرى نمود و یا منهدم ساخت.

·        این نفوذ و این تقیه، دین تمامى رهبرانى است که باید پس از فتح و ظهور نصر، کارى داشته باشند. و این نفوذ، نفاق نیست، که تقیه است.

·        پیام اول صبر است و این براى عاشق سنگین نیست. پشتوانه‏ى عشق و علاقه، صبر را تحمل مى‏کند و آسان مى‏سازد.

·        پیام دوم در مرحله‏اى است که دسته‏ها شکل گرفته‏اند و انشعاب‏ها سبز شده‏اند و گروه‏بازى پیش آمده ولى پذیرایى هست، تحمل هست. پیام این که یکدیگر را بر شکیبایى و صبر وادار کنید، با یکدیگر صبور باشید.

·        و آن‏جا که این تحمل و شکیبایى هم نیست و یکدیگر را نمى‏پذیرند، نکته این است و پیام این است که: «رابِطُوا». در این مرحله باید پیوند داد، باید رابطه برقرار کرد. و در این پیوند و همراه این نفوذ جز اطاعت خدا هیچ عاملى نداشته باشند «وَ اتَّقُوا اللَّهَ». نفوذ، به خاطر اطاعت‏ است نه نفاق.

·        آدم‏ها در دید، در عمل‏، در جهت‏ به اختلاف مى‏رسند. اختلاف خطرناک، همین اختلاف در جهت‏هاست.

·        در برابر این اختلاف آنچه کارساز است، یکى‏ سعه‏ى صدر است و دیگرى این‏ نفوذ.

·        آنها که به وسعت رسیده بودند دلى داشتند که حتى دشمنانشان را مثل ماهى در خود غرق مى‏کردند. دریایى بودند که نهنگ‏ها آرامشان را نمى‏گرفت و عاجزشان نمى‏ساخت، که در برابر هر درد درمانى داشتند و در کنار اختلاف‏ها راه حلى. و آن‏جا که طرف درمان نداشت، نفوذ شروع مى‏شد. و از داخل، کنترل آنها دنبال مى‏شد.

·        یا سینه‏اى مى‏خواهى بزرگ و یا نفوذى مى‏خواهى از داخل. وگرنه درگیرى است و این درگیرى فرساینده.

·        صحبت این است که با نصر و فتح، گروه‏ها شکل مى‏گیرند و در برابر اینها نمى‏توان ایستاد، که باید از داخل شروع کرد، که سرداران فاتح، بسیار قلعه‏ها را از داخل گشوده‏اند.

·        و این گشایش و این گونه کنترل، سینه مى‏خواهد؛ سینه‏اى بزرگ‏تر از مغزها و اطلاعات

·        این رسول است که با شرح صدر در برابر این هجوم و گروه‏بندى، بیدار است ...

·        و این قرآن است که پس از نصر و فتح و هجوم فوج‏ها، دستور مى‏دهد به تسبیح و حمد و استغفار ...

·        وسعت صدر و نفوذ، راه‏هایى هستند که مى‏توانند در کنار فوج‏ها و گروه‏ها، ما را از بن‏بست برهانند.

·        نفوذ مراحلى دارد:

o        گاهى نفوذ به خاطر متزلزل کردن است.  

o       گاهى به خاطر درگیری است.

o       و گاهى به خاطر تسلط است.

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 94/2/22 ::: ساعت 11:56 عصر :::   توسط معین علیزاده 
    نظرات شما: نظر