سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با رغبت به آنچه نزد خداوند است، با اودوستی کن [امام علی علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر پرتویی از قرآن

عناوین نکات تفسیری بیان شده

    -

     زیرا اصل رسالت و چگونگى ابلاغ آن و هدایت مردم و تربیت مردان مؤمن و مجاهد و تمرکز مسلمانان در مدینه، همه با هدایت وحى بود.

وجه اضافه شدن نصر به الله

 

    -

مقصود از الناس همان مردم جزیرة العرب بود که اگر تسلیم نمیشدند، اسلام از دیوارهاى سخت تعصب آنها بیرون نمیرفت

مراد از الناس

 

راغب در مفردات مى‏گوید کلمه" فوج" به معناى جماعتى است که به سرعت عبور کنند، و جمع این کلمه" افواج" مى‏آید «1». و بنا به گفته وى معناى" داخل شدن مردم در دین خدا افواجا" این است که جماعتى بعد از جماعتى دیگر به اسلام در آیند

اشعار دارد بچگونگى اسلام آن مردم. پیش از آمدن نصر و فتح، که پنهانى و پراکنده بود. و پس از آن، گروه گروه و آشکارا به اسلام گرائیدند

نکته ای که تعبیر ا فواجا می رساند

    - از آنجایى که این نصرت و فتح اذلال خداى تعالى نسبت به شرک، و اعزاز توحید است، و به عبارتى دیگر این نصرت و فتح ابطال باطل و احقاق حق بود، مناسب بود که از جهت اول سخن از تسبیح و تنزیه خداى تعالى برود، و از جهت دوم- که نعمت بزرگى است- سخن از حمد و ثناى او برود، و به همین جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با حمد تسبیح گوید    .

 

-البته در این میان وجه دیگرى براى توجیه و مناسبت این دستور هست، و آن این است که حق خداى عز و جل که رب عالم است، بر بنده‏اش این است که او را با صفات کمالش ذکر کند و همواره بیاد نقص و حاجت خود بیفتد، و چون فتح مکه باعث شد رسول خدا (ص) از گرفتاریهایى که در از بین بردن باطل و قطع ریشه فساد داشت فراغتى حاصل کند، دستورش داد که از این به بعد که فراغتت بیشتر است، به یاد جلال خدا- که تسبیح او است- و جمالش- که حمد او است و نقص و حاجت خودش، که استغفار است- بپردازد، و معناى استغفار در مثل رسول خدا (ص) که آمرزیده هست، درخواست ادامه مغفرت است، چون احتیاج به مغفرت از نظر بقاء عینا مثل احتیاج به حدوث مغفرت است، (دقت فرمایید).

- و این استغفار از ناحیه آن جناب تکمیل شکرگزارى است، و ما در آخر جلد ششم این کتاب گفتارى در معناى آمرزش گناه گذراندیم    .

    - یعنى در حال شعور به نعمت و جمال و سپاس پروردگارت او را تسبیح نما    .

-.. امر به تسبیح و استغفار که در این سوره و بعد از رسیدن نصر و فتح آمده براى شکر این نعمت نبوده. این امر پس از انجام رسالت و گسترش و پایه گرفتن آن، در واقع امر به برگشت آن حضرت بافق درخشان جلال و عظمت بوده، همان افق اعلایى که پیش از امر بقیام و دعوت، منجذب بآن و مستغرق در آن بود و اگر سائق وحى و فرمان رسالت نبود نمیخواست آنى از آن منصرف شود....

همین انصراف از عالم نور و جلال و تنزل و دمسازى با خلق، گناه آنها و همین نیز طریق تکامل و حرکت از خلق آنها میباشد و با این نزول و صعود از فرشتگان که جایگاه ثابت و معلومى دارند برتر میگردند. آنها پس از آنکه بندهایى را باز و بندیانى را آزاد کردند و راه خروج از دخمه‏ها را گشودند، به خود و موطن اولى خود باز میگردند «1» و به تسبیح و حمد پروردگار مى‏پردازند و از گرد گناهى که در فرود آمدن بسوى خلق و اندک غفلتها، بر چهره روح تابناکشان مى‏نشیند خود را میزدایند: إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ ... إ

-...این امر به تسبیح و استغفار که در پى‏آمدن نصر و فتح آمده، چون غیر از تسبیح و حمد همیشگى آن حضرت بوده که در آیات دیگر به آن امر شده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد.

 

مراد از تسبیح بحمد و استغفار و چرایی امر به تسبیح و استغفار بعد از نصر وفتح

 -

صفت مبالغه تواب بجاى غفار، آمادگى بسیار پروردگار را میرساند براى پذیرش توبه و جذب تائب.

 

چرایی ذکر تواب بجای غفار

در انه کان توابا

 

- منظور از" نصر" و" فتح"- آن طور که بعضى «1» از مفسرین پنداشته‏اند- جنس نصرت و فتح نیست، تا آیه شریفه با تمامى مواقفى که خداى تعالى پیامبرش را یارى نموده و بر دشمنان پیروز کرده منطبق شود، مثلا با ایمان آوردن انصار و اهل یمن هم منطبق گردد، چون با آیه" وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً" نمى‏سازد، زیرا اسلام آوردن انصار و اهل یمن و سایر مسلمانان که قبل از فتح مکه مسلمان شدند فوج فوج نبوده.

-و نیز منظور آیه، صلح حدیبیه که خداى تعالى آن را در آیه" إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً" فتح خوانده نمى‏تواند باشد، براى اینکه آیه بعدى با آن انطباق ندارد، و در صلح حدیبیه مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند.

پس روشن‏ترین واقعه‏اى که مى‏تواند مصداق این نصرت و فتح باشد، فتح مکه است، چون فتح مکه در حیات رسول خدا (ص) و در بین همه فتوحات، ام الفتوحات و نصرت روشنى بود که بنیان شرک را در جزیرة العرب ریشه کن ساخت.

و مؤید این نظریه وعده نصرتى است که در ضمن آیات نازله در باره حدیبیه داده و فرموده:" إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقِیماً وَ یَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً" «2»، چون بسیار نزدیک به ذهن است که منظور از فتح و نصر عزیز، همان فتح مکه باشد، چون تنها فتحى که مرتبط با فتح حدیبیه باشد همان فتح مکه است که دو سال بعد از صلح حدیبیه اتفاق افتاد.

-و این نظریه به ذهن نزدیک‏تر است، تا آیه را حمل کنیم بر اجابت دعوت حقه از ناحیه اهل یمن و دخول بدون خونریزیشان در اسلام، پس نزدیک‏تر به اعتبار همان است که بگوییم: مراد از نصر و فتح، نصرت رسول خدا (ص) بر کفار قریش، ومراد از فتح، فتح مکه است. و نیز بگوییم این سوره بعد از صلح حدیبیه و بعد از نزول سوره فتح و قبل از فتح مکه نازل شده است

.

مراد از نصر وفتح و نقد اقوال دیگران

و مراد از" دین اللَّه" همان اسلام است، چون خداى تعالى به حکم آیه" إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ" «2» غیر اسلام را دین نمى‏داند.

 

مراد از دین الله





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 93/10/17 ::: ساعت 9:3 صبح :::   توسط ابراهیمی 
    نظرات شما: نظر