«نِعْمَ الْعَبْد». چرا؟«انّهُ اوابَّ».
-
او بازگشت دارد
-
و زیاد به سوى خدا روى مىآورد،
-
در تمامى حرکتها مقصد را مىشناسد
-
و در تمامى برخوردها کار خود را فراموش نمىکند.
-
اسبهاى زیبا و مرکبهاى رام و خانههاى راحت، او را با خود نمىبرند،
-
او این همه را با خود مىآورد و شهد و حاصلش را در نزد خدا جمع مىکند و براى او مىخواهد.
کسى که جلوهها جذبش مىکنند اوّاب نیست.
-
اینها همان بچههایى هستند که در بازار دنیا کار خود را فراموش مىکنند
-
و به دنبال چرخ و فلک و دعوا و ماجرا راه مىافتند
-
و به خدا و کار خود پشت مىکنند، در حالى که خدا در انتظار بازگشت و حضور آنهاست،
ما از این لحظه همراه عبودیت خدا هستیم:
-
از لحظهاى که به خود آمدیم
-
و عبودیت خدا را بر
-
عبودیت نفس
-
و خلق
-
و دنیا
-
و شیطان ترجیح دادیم،
-
-
-
-
چه بسا شرکها و ناخالصىهایى داشته باشیم
-
چه بسا که در کنار حوادث بمانیم و به سوى خدا باز نگردیم؛
ولى در هر حال باید در کشش و کوششى باشیم و مراحل عبودیت را به خلوص و اخلاص برسانیم تا از کسانى باشیم که :
-
خدا دلهاى آنها را به دست مىگیرد
-
و مباشر دلهاى آنها مىشود که در دل
-
آنها متاعى هست،
-
خوف و رجا
-
و عشق و طلبى هست
-
-
که خداوند به خاطر آن متاع، این دل را پاسدار شود و نگهدار باشد؛ همچنان که یوسف به خاطر متاعى که در دل برادرش بود، او را برداشت و نگه داشت که؛ «مَعاذَ اللَّهِ انْ نَأْخُذَ الَّا مَنْ وَجَدْنا متاعَنا عِنْدَهُ».[8]
عبد مؤمن همراه
-
ایمانش
-
و صلاحش
-
و خلوصش
با
-
بلاء
-
و تمحیص
روبرو مىشود که تمامى ناخالصى او را پاک مىکند. و در عبودیت رو به کمال مىبرد.
[1] ( 1)- ذاریات، 56
[2] ( 1) انّى وَ لَکُمُ القُلُوبُ الْتّى تَوَلَّى اللَّهُ رِیاضَتَها بِالْخَوفِ وَ الرَّجاءِ وَ جَعَلَها اوْعِیَة لِلشُّکْرِ وَ الثَّناءِ وَ آمَنَها مِنْ عَوارِضِ الْغَفْلَةِ وَ صَفَّاها مِنْ سُوءِ الْفِتْرَة ... مفاتیح الجنان، زیارت جامعهى ائمة المؤمنین
[3] ( 2) بحار الانوار، ج 55، ص 39
[4] ( 1) نهجالبلاغهى صبحى صالح، خ 222
[5] ( 2) خداوند نعمتهایش را عزیز مىدارد؛ در صورتى که به کار نگیرند باز پس مىگیرد. او ذلت را بر نعمتهایش نمىپسندد.
[6] ( 1)- ص، 30
[7] ( 1)- کافى، ج 1، ص 35، ح 6
[8] ( 1) یوسف، 79
نظرات شما: نظر