سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امیر مؤمنان می فرمود : ای جویای دانش! دانشمند سه نشانه دارد : دانش وبردباری و سکوت . [امام صادق علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

عبودیت‏

 

در هر حال، آن پیامى که حدّ و مرز کفر و ایمان را مشخص مى‏کند و شیطان‏ها را طرد مى‏کند این عبودیت است، نه عبادت و عمل. و براى‏

توضیح مى‏توانیم:

1- مفهوم عبودیت و عبادت‏

2- ارزش عبودیت‏

3- مراحل عبودیت‏

4- شئون عبد را با اختصار بررسى کنیم.

سوال: چگونه به ارزش و شئون عبد رسیده اند که لازم است بحث کنند؟

1- مفهوم عبودیت‏

در عبودیت سه عنصر

  1. نیّت 

  2. سنت

  3. اهمیّت‏، نهفته است.

استنادسخن بالا:

چون‏ «لا عَمَلَ الَّا بِالنیَّةِ وَ لا نِیَّةَ الَّا بِاصابَهِ السُّنَّةِ»؛[1] عمل بدون نیت معنا ندارد و حقیقتى ندارد و نیت بدون برخوردارى از سنت و هماهنگى با احکام و آداب، تحققى ندارد.

سوال: چرا از لغت استفاده نکردند و این استناد بحث عمل است و ارتباطش با عبودیت چیست؟

مثالی برای معنای عبودیت:

  • عبودیت این است که تو همچون مرده در برابر غسال هیچ حرکتى از خودت نداشته باشى

حقیقت نیت که عنصر اول عبودیت است:

  • هیچ انگیزه‏اى جز از ناحیه‏ى امر و تکلیف نداشته باشى؛

  • در نتیجه به اندازه‏اى حرکت مى‏کنى که تو را وادار کرده باشند و دستور داده باشند. و این حقیقت نیت است.

نیت‏ها مراحلى دارند [2]

گاهى فرار از آتش است

 گاهى عشق به بهشت است

 گاهى قرب و رضوان او.

علامت نداشتن نیت:

اگر او را به خاطر خودش مى‏خواستیم، به خاطر مطلوب‏ها و خواسته‏هاى دیگر از او

  • خسته نمى‏شدیم

  • و بر او نمى‏شوریدیم.

به خاطر یک اتاق (بدون امر و تکلیف)در صف ایستاده‏ایم

و دوستى و دشمنى ما از همین رشته مى‏جنبد.

اگر مى‏بینى که بهشت و حور در ما انگیزه‏اى نمى‏سازند،

  • این به خاطر فراغت و گذشت ما نیست،

  • این به خاطر جهل

  • و نچشیدن‏ ماست.

رشد و انحطاط نیت ها به اندازه:

  • معرفت 

  • و بینش

نیت تنها کافی نیست. و باید با سنت هماهنگ باشد.

عنصر دوم سنت:

حرکت باید مطابق :

  • آداب

  • و احکام

  • و سنتى باشد که او گذاشته.

ناهماهنگى‏ها (نیت و سنت)

  • از نیات شیطانى است

  • که رخت خدایى بر تن کرده‏اند.

عنصر سوم اهمیت:

عنصر سوم از آن‏جا مطرح مى‏شود که

  • گاهى میان احکام تزاحم رخ مى‏دهد

  • و امکان جمع باقى نمى‏ماند.

باید اهمیت‏ها را در نظر گرفت؛

چون امر خدا به آن عملى تعلق خواهد گرفت

  • که از مصلحت بیشتر

  • و اهمیت زیادترى برخوردار باشد.

 

ممکن است عملی نتواند سیر روحى و قرب معنوى را به شخص ارزانى دارد؛

چون قرب خدا در گرو

  1. اطاعت اوست

  2. و اطاعت او متوقف بر امر اوست

  3. و امر او در هنگام تزاحم فقط به اهمیت‏ها تعلق خواهد گرفت.

نتیجه: کسى که این اهمیت را نیاورد، عبد نیست، هر چند شکل عمل را آورده باشد و عبادت را تحقق داده باشد.

 

آن‏جا که شکل عمل از نیت الهى برخوردار نباشد، آن عمل عبادت هم نیست؛ میوه‏ى گندیده‏اى است و از درون خالى است. بر اساس همین نکته است که

باید:

  • از عبودیت به عبادت 

  • و از صراط به سبیل رسید

  • پس از درک حقیقت به شریعت و طریقت و به احکام و آداب همت گماشت.

سوال: می توان گفت که صراط عبودیت است و سبیل عبادت؟؟؟حقیقت با عبودیت یکی است؟

آنها که در مقام تربیت، افراد را

  • با اذکار

  • و یا اعمال خاصى ریاضت مى‏دهند و تمرین مى‏دهند؛

مثل کسانى هستند که درخت را از ریشه بریده‏اند و بر آن شاخ و برگ آویخته‏اند به امید این‏که این شاخه‏ها به ریشه‏هاى مرده کمک کند.

آنچه از ما مى‏خواهند:

  • عمل نیست

  • و حتى عمل مطابق سنت نیست،

  • که نیت و سنت و اهمیت این هر سه مطرح هستند.

معنای عبودیت:

  • این‏که تو از خودت خط نمى‏گیرى

  • و فقط به امر خدا و دستور او حرکت مى‏کنى

  • و به اندازه‏ى تحریک او اقدام مى‏نمایى، نه زیادتر و نه کمتر. این، عبودیت است

نتیجه:

و این حقیقت را ازطریق عمل و عبادت نمى‏توان تحصیل کرد، که شیطان دام‏هایى دارد و براى یک دسته از دام عبادت کار مى‏کشد و آنها را صید مى‏کند. و آنها مفتون شده و در فتنه گرفتار گردیده‏اند و خیال مى‏کنند رسیده‏اند. و قدرت‏ها و تسخیرها را دلیل مى‏آورند که آتش برمى‏دارند و از ما فى‏الضمیر خبر مى‏دهند. و از این قبیل قدرت‏ها که هست ولى دلیل حقانیت نیست.

افراد مختلف از جوکى و بودایى و مسیحى و زرتشتى، با این ریاضت‏ها به این قدرت‏ها رسیده‏اند. آیا اینها دلیل حقانیت همه‏ى آنهاست؟

راستى‏ فتنه‏ها آن قدر هستند که‏ واقف و سالک و زاهد و عابد را در خود بگیرند، مگر آن‏که به عبودیت روى بیاوریم و در حصن توحید و در قلعه‏ى ولایت خدا پناه بگیریم و در هر گام از نیت و انگیزه و از سنت و شکل عمل و از اهمیت‏ها در هنگام تزاحم کمک بگیریم.

سوال:ارتباط عبودیت و حصن توحید و قلعه ولایت؟

 

 



[1] ( 1)- عوالى اللئالى، ابن ابى جمهور احسائى، ج 2، ص 11، ح 21

[2]«وَ انْتَهِ بِنِیَّتى‏ الى‏ احْسَنِ النّیاتِ وَ بِعَمَلى‏ الى‏ احْسَنِ الْاعْمال».





  • کلمات کلیدی :

  • ::: شنبه 95/2/25 ::: ساعت 8:9 صبح :::   توسط علی کاظمی 
    نظرات شما: نظر