سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل کننده به دانش مانند رهرو در راه روشن است . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

تفسیر پرتویی از قرآن:

قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ. 

1.        این امر «قل ...» فرمان اعلام از جانب خداوند است تا مخاطبین «کافرین» متوجه شوند که آن حضرت واسطه ابلاغ است و نظر و مصلحت شخص او در اجراء این امر دخالت ندارد و تا یکسر امیدشان از هر گونه سازگارى درباره یگانه پرستى قطع شود.                       

2.        یا ایها، چنان که گویا، نداء دهنده به مردمى گول و دور از حق نداء میدهد، و نزدیک مى‏شود، و برمى‏انگیزد تا شاید هشیار گردند و بخود آیند

3.        کافران مورد نداء همانها بودند که در کفر خود آن چنان پایدار ماندند که دیگر به ایمان و برگشتشان از کفر امیدى نبود. بیشتر اینها سران قریش و پاسداران بتها بودند که براى نگهدارى معبود و مطلوب خود و بازداشتن داعى توحید از دعوت، همه قواى خود را بکار بردند و هر وسیله‏اى که داشتند براه انداختند و از هر درى درآمدند و چون توفیق نیافتند پیشنهادهایى براى سازش نمودند. گویا آخرین پیشنهادشان چنین بود(این قسمت برای فضا و مخاطب سوره مفید است.که برای نگهداری از معبود و مطلوب خود از وسیله ای استفاده می کردند و چون به نتیجه نرسیده بودند به پیشنهادات روی آوردند.)

لااعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد:

1.        و لا انتم ... جمله اسمیه و بجاى «و لا تعبدون ...» دلالت بر ثبات و دوام آنها در پرستش ننمودن معبود بحق مینماید.(می توان گفت که این نکته جزو نکات تفسیری نیست زیرا با دقت در تفاوت جمله اسمیه و فعلیه فهم می شود. مثل تفاوت لا و لن که در مجمع بیان شد.)  

2.        ما، در «ما تعبدون» اشعار به نامشخص و ناشاعر بودن معبودها و ابهام در اندیشه و عبادت عابدها دارد، و در «ما اعبد» بجاى «من اعبد» نیز براى این است که خداى یگانه و معبود بحق، در اندیشه آلوده آنها نامفهوم و مبهم بوده است. و شاید «ما» براى تعظیم یا تقابل آمده. 

 تفسیر التحریر و التنویر:

1.  نودوا بوصف الکافرین تحقیرا لهم و تأییدا لوجه التبرؤ منهم و إیذانا بأنه لا یخشاهم إذا ناداهم بما یکرهون مما یثیر غضبهم لأن اللّه کفاه إیاهم و عصمه من أذاهم.

2. إن (ما) الموصولة یؤتى بها لقصد الإبهام لتفید المبالغة فی التفخیم کقول العرب: سبحان ما سبّح الرعد بحمده، و قوله تعالى: وَ السَّماءِ وَ ما بَناها کما تقدم فی سورة الشمس [5].(نکته تفسیری می توان باشد.)

3. و الدین: العقیدة و الملة، و هو معلومات و عقائد یعتقدها المرء فتجری أعماله على مقتضاها، فلذلک سمی دینا لأن أصل معنى الدین المعاملة و الجزاء.(البته در مباحثه مطرح شد که این مربوط به لغت است نه نکته تفسیری )





  • کلمات کلیدی :

  • ::: پنج شنبه 94/8/14 ::: ساعت 1:45 عصر :::   توسط علی کاظمی 
    نظرات شما: نظر