سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، خوش خوترین های شما هستند ؛ آنان که فروتنی می کنند و با دیگران الفت می گیرند و دیگران با آنان، الفت می گیرند [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

بسمه تعالی

جمع بندی تفسیر سوره مسد-علیزاده

سوالات ترکیبی و چینشی:

1)      ترکیب تبت و تب چیست؟

·        سه احتمال است: اولی خبر دومی انشا، یا به عکس و یا هر دو انشا و یا هر دو خبر و یا دومی جمله حالیه. صرف بیان احتمالات برای ما مفید نیست.اگر تب دوم حال باشد در معنی تاثیر دارد. دستش بریده بود در حالی که دستش بریده بود. ولی ظاهرا با توجه به معنا هر دو خبر هستند از تباب فرد در دو جنبه.

2)     ما اغنی ما استفهامیه است یا نافیه؟

·        نافیه بهتر است در معنی و استفهامیه بودنش محل تامل است.ما استفهامیه به معنای کیف باشد اولا ثابت نیست و ثانیا به معنای کیف نیز ما در معنی کردن آیه دچار مشکل می­شویم.

3)     چرا با فعل ماضی شروع شده نه با اسم؟

پاسخ: برای اینکه تاکید شود بر روی خسران که از تبت برداشت می­شود. در معانی جمله اسمیه آوردن بار معنایی خاصی دارد و جمله فعلیه آوردن هم همین­طور است. و فعل ماضی بودن تبت دلالت بر ثبوت خسران دارد.

4)     آیا ذکر کنیه خاص برای ابولهب برای اشاره به جهنمی بودن شخصی است که به تباب رسیده؟

نهایت چیزی که می­شود گفت این است که از جهت هماهنگی این کنیه با نتیجه عملکرد فرد است که از این کنیه استفاده شده است.

5)     آیا تعبیر ما اغنی عنه بجای ما اغناه یا ماانفع برای اشاره به این مطلب است که جان تو و استعدادهای درونی تو ارزشی دارد که اگر در آن به خسران برسی هیچ چیز دیگر به تو نفع نمی­دهد و جای آن را نخواهد گرفت؟

گاهی چیزی نفع ندارد و مرا بی نیاز می­کند و در مورد نه تنها مایه نفع نمی­شود بل بی نیاز هم     نمی­کند. و گاهی چیزی انسان را بی نیاز نمی­کند ولی شاید جایگزین او شود ولی در مقام هیچ چیزی نمی­تواند جایگزین نفس انسان و استعدادهای بینهایت او شود.

6)      آیا تعبیر به ماکسب و مبهم آوردن بواسطه ما موصوله اشاره دارد به این که هیچ چیز نمی­تواند جایگزین جان و نفس شخص شود؟

با توجه به فضای تباب نفس ظهور تعبیر آیه در این مطلب روشن است.

7)     ترکیب وامراته و حماله و فی جیدها چیست؟

·        وامراته عطف به سیصلی یعنی فاعل سیصلی و احتمال دیگر اینکه مبتدا باشد. هر دو ترکیب صحیح است و از حیث معنی عطف به فاعل گرفتن بهتر است و حماله می­شود حال و فی جیدها جمله حالیه می­شود.

·        حماله یا حال است یا وصف مقطوع[1] است. چون اضافه حماله اضافه عامل به معمول است و این اضافه لفظیه است و این اضافه تعریف نمی­آورد پس تطابق بین صفت و موصوف در این ترکیب وجود نخواهد داشت. پس احتمال دوم این ایراد را دارد.

سوالات ارتباطی:

1.      آیا اسناد تباب به ید برای این است که بگوید دو تباب داریم ؛ یکی اعمال شخص در تباب است و یکی خود شخص؟

ید نشانه قدرت و توان انسان است که تباب توان انسان مساوی با تباب خودش است و شاید اشاره به تباب از اصل دارد نه تباب سطحی. لذا تباب در قدرت و ید منجر به تباب در نفس انسان می­شود پس دوبار از واژه تب استفاده شد.

2.      آیا توصیف نار به ذات لهب برای اشاره به هماهنگی ابولهب با ذات لهب است با این توضیح که این شخص پدر زبانه های آتش است و زبانه های آتش زاییده خسران اوست؟

این برداشت زیبایی است ولی نمی­توان بر آیه حمل کرد زیرا نهایت چیزی که روشن است هماهنگی کنیه فرد با نتیجه عملکردش است.

3.      توصیف امراه به حماله الحطب و فی جیدها.. چه پیامی را بیان می کند؟آیا اشاره به همکاری و کمک کار بودن خانواده و همکار او در خسران نفس شخص است؟

از آن جایی که یکی از متعلقات خسر اهل فرد است ابولهب به خاطر خسرش موجب خسر اهلش نیز شده است و این رابطه از طرف زن این فرد با خودش نیز قابل برداشت است که او نیز به خسر اهلش دامن زده است و رابطه دوطرفی است. و شاید تعبیر حماله الحطب اشاره به همین مطلب باشد.

4.      رابطه جمله سیصلی نسبت به جمله قبل چیست؟

بعضی بیان جمله سابق گرفتند یعنی مال و کسبش او را بی­نیاز نکرد پس سیصلی... یعنی فردی که به خسارت تام رسیده راهی جز رفتن به سمت آتش و نابودی ندارد.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ (1) ما أَغْنى‏ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ (2) سَیَصْلى‏ ناراً ذاتَ لَهَبٍ (3) وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (4) فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (5)

معانی لغات:

·        تب، تباب: خسارت منجر به هلاکت است.

·        غنی: مقابل فقر و به معنای عدم احتیاج است.

·        کسب: تحصیل و به دست آوردن هر چیزی اعم از مادی و معنوی برای خود

·        صلی: از ریشه صلو به معنای عبادت مخصوص مانند نماز و از ریشه صلی به معنای نزدیک کردن و عرضه بر آتش است.

·        لهب: بروز هیجان که در هر چیزی به حسب خودش است.

·        حطب: هر چیزی که برای سوختن از آن استفاده می­شود.

·        جید: جلوی گردن و بالای سینه را می­گویند.

·        حبل: شی امتداد دارنده بزرگی که برای رسیدن به غرض یا بستن و محکم کردن کردن چیزی از آن استفاده می­شود.

·        مسد: حبل و طناب از هر چیزی که ساخته شده باشد ولی از لیف خرما معروف است.

برداشت تفسیری:

خداوند متعال برای زندگی به انسان سرمایه­هایی را عطا کرده است که شامل نفس و استعدادهای درونی، اهل و فرزندان، متاع دنیا که شامل اموال و جایگاه اجتماعی است، تلاش و عمل و آخرت که زندگی ابدی انسان در آنجاست. با توجه به اینکه واژه محوری سوره مسد تباب است و تباب به معنای خسارت منجر به هلاکت است می­توان گفت که خسارت انسان در استفاده از سرمایه­هایی که عطای الهیست منجر به هلاکت وی می­شود. خسران نفس یعنی اینکه فردی نفسش را کم پنداشت و یا اینکه ارزش واقعی خود را می­داند ولی نفسش را به کم می­فروشد. پس متاع و سرمایه­ای که ما در این بازار دنیا برای تجارت بهترین­ها داریم نفس و اهل و متاع دنیا و آخرت و عمل است و انسان خاسر در اینها چیزی جز هلاکت فرجامش نیست و هیچ چیز دیگری نمی­تواند جایگزین سرمایه­های وی شود.

در این سوره ابولهب نمادی است از کسی که به خاطر بهره­برداری نکردن صحیح از سرمایه­هایش و به هدایت نرسیدن دچار هلاکتی شده که دیگر برایش هیچ جایگزینی وجود ندارد. وی تکیه­اش برای مقابله با حق نفس و اموال و قدرت اجتماعی و اهل و تلاشش بود که طبق وعده حتمی قرآن همه این­ها او را به تباب رساند و نتوانست او را در دنیا و آخرت بی­نیاز کند.

تعبیر تبت یدا و تب و تعبیر مااغنا عنه ماله و ماکسب اشاره به همین مطلب است که قدرت او که به اموال و جایگاه اجتماعی و تلاش او است به نابودی رسیده که نتیجه حتمی آن تباب خود ابولهب و استعدادهای درونیش است که وارد شدن او به آتش جهنمی ثمره آن هلاکتی می­باشد که خودش برای خودش ساخته است.

در این بین اهل او که همسرش بود نیز طبق آیه وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ... در هلاکت خودش و ابولهب سهم دارد همانطور که ابولهب در هلاکت همسرش سهم داشت زیرا طبق آیات قرآن یکی از نتایج خسارت فرد در دنیا وارد شدن خسارت به اهلش است.

 



[1]وصفی را از موصوف جدا می­کنیم تا مدح یا ذمش را بیشتر کنیم. این می­شود وصف مقطوع و این وصف منصوب فعلی محذوف می­شود.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 93/7/16 ::: ساعت 2:22 عصر :::   توسط معین علیزاده 
    نظرات شما: نظر