سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر گاه روزی بیاید که در آن بر دانشم نیفزایم، پس در آمدن خورشید آن روز بر من خجسته مباد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

المیزان: 

روش کار تفسیری علامه: مشخصات کلی سوره مکی و مدنی بودنش و تعداد آیات آن، بیان کلی آیات، بیان تفسیر آیه ای، در حین آن لغت شناسی، در پایان نکات تفسیری و فلسفی و اخلاقی و... سوره را بیان میکنند.

نکات برداشتی:

  •   از ملاحم قرآن کریم: مضمون الآیة إخبارا بتحقق أمر لم یتحقق بعد، و إذا کان المخبر به هو النصر و الفتح و ذلک مما تقر به عین النبی ص فهو وعد جمیل و بشرى له ص و یکون من ملاحم القرآن الکریم. 
  • و لیس المراد بالنصر و الفتح جنسهما حتى یصدقا على جمیع المواقف التی أید الله فیها نبیه ص على أعدائه و أظهر دینه على دینهم کما فی حروبه و مغازیه و إیمان الأنصار و أهل الیمن کما قبل إذ لا یلائمه قوله بعد: «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً». و لیس المراد بذلک أیضا صلح الحدیبیة الذی سماه الله تعالى فتحا إذ قال «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً»: الفتح: 1 لعدم انطباق الآیة الثانیة بمضمونها علیه. و أوضح ما یقبل الانطباق علیه النصر و الفتح المذکوران فی الآیة هو فتح مکة الذی هو أم فتوحاته «ص» فی زمن حیاته و النصر الباهر الذی انهدم به بنیان الشرک فی جزیرة العرب.
  • قال الراغب: الفوج الجماعة المارة المسرعة، و جمعه أفواج. انتهى.
  • فمعنى دخول الناس فی دین الله أفواجا دخولهم فیه جماعة بعد جماعة،
  • و المراد بدین الله الإسلام قال تعالى: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»: آل عمران: 19.
  • قوله تعالى: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً» لما کان هذا النصر و الفتح إذلالا منه تعالى للشرک و إعزازا للتوحید و بعبارة أخرى إبطالا للباطل و إحقاقا للحق ناسب من الجهة الأولى تنزیهه تعالى و تسبیحه، و ناسب من الجهة الثانیة- التی هی نعمة- الثناء علیه تعالى و حمده فلذلک أمره «ص» بقوله: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ».
  • و هاهنا وجه آخر یوجه به الأمر بالتسبیح و التحمید و الاستغفار جمیعا و هو أن للرب تعالى على عبده أن یذکره بصفات کماله و یذکر نفسه بما له من النقص و الحاجة و لما کان فی هذا الفتح فراغه «ص» من جل ما کان علیه من السعی فی إماطة الباطل و قطع دابر الفساد أمر أن یذکره عند ذلک بجلاله و هو التسبیح و جماله و هو التحمید و أن یذکره بنقص نفسه و حاجته إلى ربه و هو طلب المغفرة
  • و معناه فیه «ص»- و هو مغفور- سؤال إدامة المغفرة فإن الحاجة إلى المغفرة بقاء کالحاجة إلیها حدوثا فافهم ذلک، و بذلک یتم شکره لربه تعالى... .
  • و قوله: «إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً» تعلیل للأمر بالاستغفار لا یخلو من تشویق و تأکید.

پرتوی از قرآن:

ابتدا ایشان ترجمه آیات را ارائه می دهند بعد به بیان تفسیر آیات و بیان نکات نحوی و لغوی و بعضا ارتباط آیات با هم دیگر می پردازند.

نکات برداشتی:

  • إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ: اذا ...، ظرف شرط و خبر از آینده محقق است و دلالت بر وقوع حتمى و رسیدن نصر و فتح در زمان و شرائط خاص دارد. آن چنان که هر حادثه و پدیده اجتماعى یا طبیعى پس از فراهم شدن اسباب و علل و شرائط مربوط بآن و در زمان خاص خود رخ مینماید. و چون اسباب و شرائط این نصر با فرمان و هدایت خداوند بود به اسم جامع او اضافه شده: «نصر اللَّه» زیرا اصل رسالت و چگونگى ابلاغ آن و هدایت مردم و تربیت مردان مؤمن و مجاهد و تمرکز مسلمانان در مدینه، همه با هدایت وحى بود. تا پس از آن کوششها و شکستها و پیروزیها در سال هشتم مکه فتح شد.
  • وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً: قید فعل رأیت، دلالت بر تحقق عینى وعده خداوند دارد که رسول خدا (ص) در انتظار آن بود.
  • یدخلون ... جمله حالیه براى الناس است. اگر رأیت بمعناى «علمت» باشد، یدخلون، مفعول دوم آنست.
  • فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً: فسبح ... جواب اذا جاء، است. بحمد ربک، حال براى ضمیر فسبح یا خود بمعناى حال میباشد: «فسبح متلبسا، مستشعرا، بحمد ربک، یا- حامدا»- مانند «اخرج بسلاحک متسلحا»: تسبیح نما در حالى که خود مستشعر یا متلبس یا در حال حمد پروردگارت باشى. یعنى در حال شعور به نعمت و جمال و سپاس پروردگارت او را تسبیح نما.
  • این امر به تسبیح و استغفار که در پى‏آمدن نصر و فتح آمده، چون غیر از تسبیح و حمد همیشگى آن حضرت بوده که در آیات دیگر به آن امر شده، اشعار و اشاره به انجام رسالت و پایان زندگى آن حضرت دارد.
  • افواجا، حال براى ضمیر یدخلون است و اشعار دارد بچگونگى اسلام آن مردم پیش از آمدن نصر و فتح، که پنهانى و پراکنده بود. و پس از آن، گروه گروه و آشکارا به اسلام گرائیدند و به حاکمیت توحید و احکام آن گردن نهادند. و از حاکمیت بتها و تقالید و اندیشه‏هاى جاهلیت آزاد شدند و زمینه براى تفکر آزاد فراهم شد، تا شاید با گذشت زمان قلوب یک یک آنان را پرتو ایمان فراگیرد.
  • از مجموع آیات و اشارات این سوره چنین برمى‏آید که سراسر حیات رسول خدا «ص» و مراحل آن مورد نظر خاص خداوند بوده و در هر مرحله وظیفه‏اى داشته که با انجام آن و قیام برسالت و هدایت، زندگیش پایان یافته. مراحل زندگى روحى آن حضرت، پس از چهل سالگى به سه دوره تنظیم یافته و مشخص شده: نخست دوره انعزال و تفکر و تقرب و آمادگى براى تجلى وحى. دوم دوره قیام برسالت و هدایت خلق. سوم تسبیح و استغفار و آمادگى براى بازگشت بسوى پروردگار.
  • هر انسان عالیقدر و بلند اندیشى که خود را از حکم غرائز و شهوات حیوانى برتر داند و در برابر خالق و خلق احساس بمسؤولیت داشته باشد و از روش آن رسول گرامى پیروى نماید، باید مراحل زندگى خود را بهمان ترتیب تنظیم نماید: نخست خرد خود را براى دریافت مبادى و غایات زندگى و مسئولیتهایى که بعهده دارد بکار برد. همین که این اصول را دریافت، در حد تشخیص و توان و محیط مسئولیت خود در انجام رسالتى که دارد قیام نماید تا راه خیرى را براى خلق باز نماید و مردمى را به آنچه باید و نباید آشنا کند و ذهنهایى را روشن گرداند و ستمگرى را از ستم بازدارد و بندى از بندگان بگشاید. بعد از انجام اینگونه فرائض عمومى است که دوره برکنارى و تقاعدش میرسد و باید یکسر روى بخدا آرد و به تسبیح و استغفار پردازد و چشم امید به محصول کوشش و کارش داشته، و در انتظار دعوت پروردگارش باشد. با این تنظیم و ترتیب هر انسانى میتواند از سرمایه عمرش بهره بردارد و رسالتى را انجام دهد. انسان براى همین به دنیا مى‏آید و از آن رخت برمى‏بندد.




  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 93/10/16 ::: ساعت 4:44 عصر :::   توسط معین علیزاده 
    نظرات شما: نظر