سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون تنگدست شدید به صدقه دادن با خدا سودا کنید . [نهج البلاغه]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع ­بندی مباحث جلسه تفسیر در 2 سال اول

 

در متن زیر مراحل کار تفسیری و شیوه و حاصل هریک توضیح داده شده است:

1.     بررسی تفاسیر

منابع تفسیری:

المیزان.تسنیم.مجمع البیان.الکبیر(فخررازی). تفاسیرروائی.اطیب­البیان.روشن. التحریروالتنویر(ابن آشور).نسیم حیات(بهرامپور).راهنما.نور.روح المعانی(آلوسی). مجموعه نکات تفسیری عین‌صاد. نمونه.تبیان(شیخ طوسی).روح البیان پرتوی از قرآن، تفسیر مبین، نور الثقلین.

روش کارباتفاسیر

-         سیر کار← الف :مطالعه تفسیر ب :فهمیدن حرف مفسر ج :پیدا کردن مستندمفسر

-         نکات تفسیری باشدنه کلامی ونه فقهی ونه ادبی و نه فلسفی ونه تاریخی یعنی مشکل درفهم معنا را حل کند. به این مباحث بحث تفسیری گفته نمی شود؛ بحث تفسیری یعنی اینکه در صدد رفع ابهام و توضیح آیه باشد.

-         بنابر این ابتدا باید فهمید مفسر چه می گوید و این حرف را از کجای آیه میزند که این امر در برخی تفاسیر راحت تر و در برخی مشکل تر است.

نکته:

در مرحله پاسخگویی به سوالات نکات تفسیری که مستند آنرا یافته اید بدردشما می خورد.برخی وقتهابرداشتی رابااستشهادلغوی می آرود واین استشهادباکارلغوی فرق میکند.

شیوه بیان:

عبارت مفسررابازکنیدوبه گونه ای نیاورید که چیزی ازبرداشت او حذف شود. نکات تکراری گفته نشود.

 

الف- مجمع­ البیان

مراحل و روش:

1.      توضیح (مشخصات سوره)

               مکی ومدنی بودنش و عدد آیات.

2.      فضل سوره

-        روایت را نقل می کند وازاهل سنت هم می آورد ومنبعی است که بین هردوطرف معتبر.

-        معمولا توضیحی هم نمی دهند.

3.      تفسیر (ارتباط دوسوره)

-        تفسیر معنای لغوی اش پرده را کنار زدن و یک مصداقش جایگاه سوره است و مطالب ذیل الذکر هم موید این معناست نه معنا ی لغوی.

-        فقط تحلیل است روی این حساب که این چینش به فرمایش حضرت رسول است ومافقط احتمالات رابررسی می کنیم واین دوصورت می تواند بررسی شود 1–موضوعی 2- ربط آخر سوره به اول سوره. یک پایه دیگر برای بیان ارتباط نظام فکری است

4.      لغت

-        بسیاری ازتفاسیر ازکتب لغت نقل می کنند ولی این جا ازاستعمال به دست آورده یعنی خودش کار لغوی کرده

-        برای درآوردن دقیق معنی باید عناصر مفهومی را بیان کند مثلا درفلق هم شکاف را هم وسعت را.

5.      شان نزول

-        معمولا روایات غیر قوی مطرح است.

-        اثری درمعنا ندارد  فوقش محدود کردن معناست که فقط بحث است که روایات مبین مصداق می تواند گستره معنا را مشخص کند یعنی ان مصداق ذهن مارا درجاهای خاصی باز می کند.

-        تفاوت تاثیر شان نزول با تاریخ در فهم آیات:

تاریخ می­تواند در نقل قرآن از آن حادثه موثر باشد ولی شان نزول گوید این اتفاق بود آیه آمد پس تاریخ و گزارش آن کمک به فهم می­کند.

 

6.      المعنی(تفسیر)

-        *ابتدا لغت را بررسی می­کند؛ *بعد ترکیب را توضیح می دهد(اعوذبرب الفلق) البته این بیشتر به لغت برمی گردد.*سپس تطبیق می­کند(بعد دلیل می­آورد یا به اقوال مفسرین و روایات تکیه می­کنند)

-        ابهام محور* است یعنی درصدد رفع ابهام­هایی است که برای مخاطب مطرح است یا این‌که ابهامات خودش را طرح می­کند.حالا اگر یک ابهامی را ذکر نکرد، یا اصلا ابهام به ذهنش نیامده یا آمده وجوابش را می­داند.

7.      گاهی بخش الاسماء، الاعراب، قرائت، حجت و ... هم اضافه می­شود.

نکات تفسیری و مستند آن:

-        بحث تفسیری یعنی بحثی که در صدد رفع ابهام و توضیح آیه باشد.

-        نکته تفسیری در نگاه شیخ تعیین مصداق (مثل صراط مستقیم که بگویی وجود خارجی نیست بلکه مفهوم­اش را نیز اگر بیان کنی که مثلا صراط یعنی راه) یا توضیح ارتباط دو امر است و ما بر خلاف ایشان رفع ابهام را نیز بعنوان نکته تفسیری حساب می­کنیم.

-        لغت تفسیر نیست بلکه مقدمه است- تفسیر حاصل 4 گام لغت و سوالات سه گانه است.

-        بنابر این ابتدا باید فهمید مفسر چه می­گوید و این حرف را از کجای آیه می­زند.

مثال:

ارتباط لزوم تسبیح و حمد و استغفار در آیه سوم با فتح و نصرت الهی.

نعمت (فتح و نصرت) از جانب خدا اقتضا می­کند که حق آن ادا شود و ادای حق نعمت به سه چیز است: 

-        شکر منعم(حمدربک)

-        تعظیم و بزرگداشت او(تسبیح)

-        امتثال اوامر و نواهی او(استغفار که امتثال توبوا الی الله است)

وجه وجوب ذلک بالنصر و الفتح أن النعمة تقتضی القیام بحقها و هو شکر المنعم و تعظیمه و الائتمار بأوامره و الانتهاء عن معاصیه‏.

گزارش محتوای تفسیر:

-        اصل گزارش محتوای سوره در جلسه مقصود اصلی ما نیست.

 

ب- المیزان

مراحل و روش:

مشخصات سوره

تعداد آیات و نظر مشهور در مکی و مدنی بودن.

بیان

-        به ارتباط سوره ها با هم نمی­پردازد بر خلاف مجمع.

-        نگاه کلی سوره را می­گوید و یا غرض را بیان می­کند.

(درسور بزرگ معمولا غرض را بیان می­کند ویا مرور کلی می­کند و در سور کوچک موضوع را بیان می­کند)

-        بیان معنی و لغت

بر خلاف مجمع لغت و معنی را با هم آورده و در بیان، هر دو را ذکر کرده است و چون مجبور است لغت را جوری معنی کند که با کلام و جمله هماهنگ باشد، دقیقتر است. با توجه به سوال و پرسش ها بحثشان را مطرح میکردند مثلا در سوره توحید میگفتند چرا اسم ظاهر در الله الصمد آمده؟

 

-        در شرح لغات بر خلاف مجمع از کتب لغت استفاده کرده و رجوع به متخصص دارد.

ریشه اصلی لغت را بیان می کند. و آن را معنی می­کند و بعد مشتق را.

-        بحث اعرابی هم دارد.

بحث روائی

-        روایات شیعی و عامی را می­آورند

-        چیزی که به عناون شأن نزول مطرح میشود را در ضمن بحث روایی می­آورند

-         همچنین روایات فضیلت را هم در بحث روائی مطرح می­کنند.

-        در بعضی سور احادیثی پیرامون اصل وجود سوره آورده شده که آیا جزو قرآن بوده یا خیر.

-        معمولا احادیث آخر نیز درمورد محتویات سوره می­باشد.

-        در المنثور، مجمع البیان و تفسیر قمی، سه کتابی است که ایشان در بحث روایی از آنها استفاده می‌کنند.

بحث موضوعی

در بعضی سور بحث­های موضوعی خاصی می­آورند.

 

نکات تفسیری و مستند آن:

مثال:

ارتباط نتیجه با شرط و به عبارت دیگر ارتباط امر به تسبیح و امر به تحمید و نیز امر به استغفار چیست؟

ایشان دو احتمال برای تسبیح و تحمید و یک احتمال برای استغفار مطرح می­نمایند:

-        وجهی برای 2نتیجه اول:

فتح مکه و ورود مردم به دین باعث ذلت شرک و عزت توحید است و اولی با تنزیه خدا و دومی با حمد و ستایش او سازگار است.


ج-پرتوئی از قرآن

مراحل و روش:

مقدمه:

-        عدد آیات را بیان می­کند.

-        مکی و مدنی بودن را با توجه به آهنگ آیات و کوتاهی و بلندی آن­ها تعیین می­کند.

ترجمه:

بر اساس کار تفسیری­شان.

لغت:

-        اولا دنبال واژه متناسب ومعادل است.

-        شیوه اش جمع اوری معانی است نه تعیین اصلی.

-        بیشتر مفسرین بدنبال بیان معانی ولی ایشان به استعمالات توجه دارد ودرتفسیر از آن استفاده می کند.

تفسیر

1.      ابتدا به تفسیر تک تک آیه ها می پردازد که در آن به نکات ذیل توجه می کند:

-        درذهنش ترکیب ها را زیر سوال برده  وبه جواب آن می پردازد.پس سوال محوری غالب است و به ترکیب ها دراین سوالات توجه دارند.

-        علاوه بر ارائه گزاره ها به تحلیل آنها می پردازد(تحلیل اجتماعی، سیاسی...)

-        برای فهم سوره به نیاز­های عصر خودش توجه دارد وگفتیم که اگر به دنبال نیازهایت باشی وسوالاتت را دنبال کنی وبه جنبه ی هدایتگری قرآن توجه کنی به مطالبی می رسی.

2.      بعد از تفسیر تک تک آیه­ها به نگاه کلی به سوره می پردازد که در آن ...

o        نام های سوره با وجه تسمیه

o        روایات (بیان آن ها و تحلیل آن ها و جواب شبهه های محتمل درباره آن‌ها)

o        ارتباط سوره با سور قبلی (تلاش برا ی فهم ارتباط منطقی)

o        توجه به آهنگ سوره در سوره ها ی کوچک؛ یعنی سعی می کند هماهنگی آهنگ ومحتوی را توضیح دهد البته مجمل وسربسته است.

o        از آهنگ حروف و کلمات استفاده مطلب نمی­کند بلکه هماهنگی آن با معنا را بیان می­کند –در بحث شیخ ضرب اهنگ کلمات با مخاطب مهم است.

 

-        نکته کلی :

"ایشان هم توجه به تفسیرآیه به آیه دارند والبته این درالمیزان بارزتر است ولی درهمانجا هم درباره ی همه‌ی آیات این کار نشده.

"ویژگی خاص ایشان تحلیل است.

یک نقد ایشان ایشان این است که به فضای سوره توجهی نکردند .

 

نکات تفسیری و مستند آن:

یک مثال:

صداى حروف و حرکات آیات این سوره، باز شدن این افق و پیوستگى نصر و فتح، و امتداد حیات و ابدیت رسول خدا (ص) و دعوتش را مینمایاند.

مستند:

هر یک از آیات این سوره سه ایقاع «فصل کلمات» دارد: «إِذا جاءَ- نَصْرُ اللَّهِ- وَ الْفَتْحُ. وَ رَأَیْتَ النَّاسَ- یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ- أَفْواجاً. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ- وَ اسْتَغْفِرْهُ- إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً- طول هر آیه و ایقاعات آن نسبت بسابق بیشتر، و فصل آخر هر آیه بتناسب جو معانى متغیر است. فصل آخر اولین آیه، با وزن فعل «فتح» منظرى را میگذراند تا نظر وسیع دیگر «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ ...» را بنمایاند که به فصل ممتد افعالا «افواجا» منتهى میشود. آیه سوم با آهنگ دو امر انگیزنده، و امتداد آخرین ایقاع «- انه کان» و فصل «فعالا ... توابا» افق حیات ممتد و بى‏پایان را مى‏نمایاند.


ادامه متن در یادداشت بعدی

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 94/7/8 ::: ساعت 10:48 صبح :::   توسط محمدهادی قراباغی 
    نظرات شما: نظر